بهترین های دنیای اینترنت


ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi


ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi


ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi
احمدرضا عابدزاده مربی تیم لوس آنجلس بلوز شد و در حال حاضر هم دارد در این باشگاه آمریکایی فعالیتمی‌کند. به گزارش اکونیوز، دروازه بان سابق تیم ملی ایران برای دیدن پسرش که عضواین تیم است یک ماه پیش راهی آمریکا شد اما این دیدار در نهایت کار را به جایی رساند که عابدزاده دستیار چارلی و همچنین مربی دروازه بان‌های لوس آنجلس بلوز شده است. این اتفاق در حالی افتاده است که مربی سابق این تیم تخصص اصلی‌اش دروازه بانی نبوده و تنها وظیفه گرم کردن گلر ها را برعهده داشته است. از زمان حضور احمد رضا در این تیم،لوس آنجلسی ها سه بازی انجام داده اند که دو باخت و یک مساوی حاصل تلاش آنها بوده است. خبر امضای قرار داد دوساله عابدزاهدر حالی اعلام شده است که خود احمدرضا مدعی است هیچ قرار دادی در کار نیست و او تنها به خاطر رفاقت با آقای منصوری (مالک ایرانی تیم لوس آنجلس بلوز) قبول کرده که در این تیم فعالیت کند. وی گفت: من با آقای منصوری رفیق هستم. به همین دلیل دارم در تیم ایشان فعالیتمی‌کنم. بازی‌های لیگ دسته اول آمریکا سه ماه و نیم دیگر تمام می شود و من تا آن زمان در خدمت آقای منصوری هستم. لوس آنجلس بلوز در حال حاضر تیم چهارم جدول رده بندی است.آنها این هفته یک بازی در رقابت های جام حذفی آمریکا با یک تیم دسته دومی برگزار می کنند که در صورت پیروزی در این بازی به مصاف تیم سرشناس چیواس خواهند رفت.


تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi
این سالن که مخصوص مسابقات رشته بسکتبال است، در مجموعه پ ارک المپیک لندن ساخته شده و مسابقات این رشته ورزشی در المپیک تابستانی لندن در آن برگزار می‌شود. سالن بسکتبال آرنا در مدت حدود 15 ماه ساخته و در ژوئن سال 2011 به شکل رسمی افتتاح شده است. گرداننده این سالن که 12هزار نفر گنجایش دارد، کمیته برگزارکننده بازی‌های المپیک و پارالمپیک لندن است. طرح ساخت این سالن مخصوص بازی‌هایالمپیک تابستانی ۲۰۱۲ داده شده در مدت ۱۵ ماه مراحل ساخت آن به اجرادرآمده و در ژوئن ۲۰۱۱ به پایان رسیده است. سالن بسکتبال آرنا بزرگترین سالنی است که تا به حال برای بازی‌های المپیک طراحی شده است. این سالن در بلندترین قسمت 35 متر ارتفاع دارد. نمای خارجی آن ادامه پوسته چادری است که برای پوشش سقف سالن استفاده شده و توسط نورهایی کهدر پشت این چادر قرار دارد می‌تواند کل استادیوم به رنگ‌های متفاوتی تغییر رنگ دهد. ویژگی منحصر به فرد این سالن موقتی و قابل جابجایی بودن آن است. به طوری که بعد از بازی‌های المپیک می‌توان این سالن را با سرعت جمع‌آوری و در نقطه‌ای دیگر برپا کرد. ساخت این استادیوم در اکتبر 2009 آغاز شد و در مارچ 2010 بنا کردن حدود 1000 تن استیل فریم شروع شد و در جون 2011 ساخت این استادیوم به پایان رسید. این سالن در طول بازی‌های المپیک لندن و در یک مقطع زمانی 22 ساعته بعد از پایان بازی‌های بسکتبال برایمیزبانی بازی‌های نیمه نهایی و فینال هندبال ، تغییر شکل می‌دهد. این کار با بیرون بردن حلقه های بسکتبال و جایگزاری دروازه‌های هندبال و همچنین تعویض کفپوش تکمیل می‌شود و مسئولان برگزاری برای این کارها تنها 22 ساعت زمان دارند. همچنین در طول بازی‌های پارالمپیکآن‌ها فقط 12 ساعت زمان دارند تا سالن را پس از بازی‌های بسکتبال با ویلچر برای بازی‌های راگبی با ویلچرآماده کنند.


تاریخ: سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi
شما میتونین با این روش شارژ خودتونو سه برابر کنین ‏‎#8535423539*KOD*141*‎


تاریخ: دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi

راه ۱: روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو كوك كنین تا همه از خواب بپرن! ﴿این روش برای افرادی كه غیر از سادیسم ، رگه هایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه!﴾
راه ۲: سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زودتر راه بیفتن!
راه ۳: وقتی می خواین برین دست به آب ، با صدای بلند به اطلاع همه برسونین!
راه ۴: وقتی از كسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین!
راه ۵: كرایه تاكسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون ، به صورت اسكناس هزاری پرداخت كنین!
راه ۶: همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین!
راه ۷: جدول نیمه تمام دوستتون رو حل كنین!
راه ۸: توی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت ۵۰ كیلومتر در ساعت حركت كنین!
راه ۹: وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستن مرتب كانال رو عوض كنین!
راه ۱۰: از بستنی فروشی بخواین كه اسم ۵۴ نوع از بستنیها رو براتون بگه!
راه ۱۱: در یك جمع ، سوپ یا چایی رو با هورت كشیدن نوش جان كنین!
 
 



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi

هيچ می دونين اگه كلمه ى "دست" اختراع نشده بود و به جاش از كلمه ى "چيز" استفاده می كرديم روزانه چه جمله هايی می شنيديم؟... زياد به مختونفشار نيارين! خودم مثال می زنم...
توی كتاب علوم می نوشتند: چيز خيلی مفيد است! با چيز می توان اجسام را بلند كرد! بعضی از چيزها مو دارند و برخیديگر بی مو هستند! ولی كف چيز مو ندارد! هيچوقت چيز خود را توی سوراخنكنيد! چون ممكن است جانوران نوك چيزتان را گاز بگيرند! هميشه قبل از غذا چيز خود را با آب و صابون بشوييد!هيچوقت با چيز كثيف غذا نخوريد! ..... خانمها هميشه دوست دارند به چيز خود لاك و كرم بمالند! اين عمل براى محافظت از چيز خوب است! آدم وقتی سردش می شود چيزش را روی بخاری يا زير بغل می گيرد!
در كتاب تاريخ می نوشتند: اردشير دراز چيز به هندوستان لشكر كشی كرد وچيز اجانب را كوتاه نمود! ..... مردم توی كوچه و بازار می گفتند: لامصب چيز ما نمك نداره! به هر كسی خوبی كرديم جوابش بدی بود! از قديم می گفتند با هر چيز بدی با همون چيز پس می گيری! ..... پدری به پسرش درس ادب می داد: پسرم هيچوقت پيش مردم چيزتو دراز نكن! ..... توی بيمارستانها آدمهايی رو می ديديم كه چيزشون توی تصادف قطع شده و مجبور بودند تا آخرعمر از چيز مصنوعی استفاده كنند! ..... دزدهای مسلح موقع زدن بانك می گفتند:چيزها بالا! چيزهاتون رو بذارين پشتسرتون! اگه كسی چيزش به زنگ خطر بخوره چيزشو می شكنيم! و رييس بانك به پليس می گفت: چيزم به دامنتون! دزدها رو بگيرين! و پليسها هم چيز از پا درازتر از ماموريت بر می گشتند! . . . . . . . هر روز در اخبار می شنيديم كه: اينبار چيز استكبار جهانی از آستين فلانی بيرون آمده!
و پسر جوانی در دفترچه ى خاطراتش می نوشت: اون روز من با دختر خانمی آشناشدم... او چيزش رو دراز كرد و من چيزشرو گرفتم و كمی فشار دادم! چه چيز گرم و لطيفی داشت! از خجالت چيزش خيس شد! و دوستی ما از همون روز شروع شد! ديروز بازم اونو توی اتوبوس ديدم... چيزم رو به ميله گرفتم و رفتم جلو! از ديدن من خوشحال شد و گرم صحبت شديم... اتوبوس خيلی تند می رفت و من برای اينكه اون نيفته چيزم رو گذاشتم پشتش! از اين كار من خوشش اومد و تشكر كرد... اون دو ايستگاه بعد پياده شد و من چيزم رو براش تكوندادم! امروز هم توی كافه تريا قرارداشتيم... رفتيم و سر يه ميز نشستيم... فضای اونجا خيلی تيره و تار بود... من چيزمو گذاشتم روی چيزش و گفتم: چقدر چيز شما كوچيك و نرمه! اون هم گفت: چيز شما بزرگ و داغه! بعد از نوشيدن قهوه بيرون اومديم... چيزامون توی چيز همديگه توی خيابون راه می رفتيم ومردم هم ما رو نگاه می كردند! اونوبه خونه شون رسوندم و دوباره چيزمو گرفت و من هم چيزشو فشار دادم! ازش دور شدم و از دور چیزمو واسش تکون دادم... هوا خيلی سرد بود... چيزم داشت يخ ميزد! برای همين چيزمو گذاشتم توی جيبم!
تجسم بقيه ى متن رو ميذارم به عهده ىخودتون!
 




تاریخ: شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi


ادامه مطلب...
تاریخ: جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi
این برای کسایه که با گوشی به کامپیوتر وصل میشن پس اگه دلت میخواد ادامه مطلب رو بخون

ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط aghi
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 87
بازدید دیروز : 332
بازدید هفته : 545
بازدید ماه : 419
بازدید کل : 46757
تعداد مطالب : 369
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1